اما مردم عادي همه مي دانند چه چيزهايي خوب و بد است ، حقوق طبيعي آنها چيست ، ديگران نبايد چه حقوقي را نقض كنند و چگونه زندگي كنند تا زندگي و آرامش جامعه به هم نخورد. اين دانش نتيجه قرنها و هزاره هاي زيست اجتماعي است. به عنوان مثال ، وجدان عمومي مي گويد …
منبع: خبرگذاري ايواره
عمل خطرناك صدور سند رودخانهها به نام وزارت نيرو
عمل خطرناك صدور سند رودخانهها به نام وزارت نيرو https://evarah.ir/2021/02/عمل-خطرناك-صدور-سند-رودخانهها-به-نام/ ايواره Sat, 20 Feb 2021 12:34:08 0000 عمومي https://evarah.ir/2021/02/عمل-خطرناك-صدور-سند-رودخانهها-به-نام/
اما مردم عادي همه مي دانند چه چيزهايي خوب و بد است ، حقوق طبيعي آنها چيست ، ديگران نبايد چه حقوقي را نقض كنند و چگونه زندگي كنند تا زندگي و آرامش جامعه به هم نخورد. اين دانش نتيجه قرنها و هزاره هاي زيست اجتماعي است. به عنوان مثال ، وجدان عمومي مي گويد …
منبع: خبرگذاري ايواره
عمل خطرناك صدور سند رودخانهها به نام وزارت نيرو
اما مردم عادي همه مي دانند چه چيزهايي خوب و بد است ، حقوق طبيعي آنها چيست ، ديگران نبايد چه حقوقي را نقض كنند و چگونه زندگي كنند تا زندگي و آرامش جامعه به هم نخورد. اين دانش نتيجه قرنها و هزاره هاي زيست اجتماعي است. به عنوان مثال ، وجدان عمومي مي گويد كه رودخانه ها نعمت طبيعي هستند و متعلق به همه ، نسل هاي آينده و همه موجودات است.
امروز يك وضعيت متناقض در كشور ما حاكم است. از يك سو ، ما با انبوهي از قوانين ، آيين نامه ها ، بخشنامه ها ، مصوبات هيئت دولت ، تفاهم نامه هاي بين آژانس ها ، تصميمات درباره وحدت رويه ، تصميمات دادگاه ها ، مصوبات برخي از شوراهاي عالي ، كنوانسيون هاي بين المللي و غيره روبرو هستيم كه با آنها همه ما با آنها سر و كار داريم. هيچ كس نداشته است ، و از طرف ديگر ، ما با تخلفات و تعدي هاي بي شماري روبرو هستيم كه به امري عادي تبديل شده است. به نظر مي رسد تصميم گيرندگان كشور به جاي تصويب قوانين و مقررات جديد ، بايد مطابق با بديهياتي كه روح جامعه در آنها باور دارد ، در نحوه حكومت خود تجديد نظر كنند.
وزارت نيرو كه سابقه حفاظتي در حفاظت از منابع آب كشور ندارد ، در فضاي مشكوكي قرار دارد ، پس از امضاي تفاهم نامه همكاري بين چندين دستگاه اجرايي ، سند يك صفحه اي رسمي براي بستر رودخانه كشور. جزئيات اين اقدام غير اصولي كه با قانون اساسي ، قانون ملي شدن جنگل ها و مراتع و برخي قوانين ديگر مغايرت دارد ، توسط شبكه اي از سازمان هاي زيست محيطي و برخي از كارشناسان و فعالان رسانه اي توضيح داده شده است و من وارد اين بحث نخواهم شد جزئيات در اين يادداشت. تمام آنچه من مي گويم اين است كه در اين مورد ، تنظيم يا تفسير به گونه اي پيش مي رود كه وزارتخانه اي با چندين شعبه به مالك رودخانه ها ، تالاب ها و سواحل كشور و مرزبندي اين مناطق تبديل مي شود. تصميم گيرندگان در مورد چگونگي استفاده از اين حياتي ترين مناطق كشور. بنابراين ، صدور سند رسمي بستر رودخانه تحت عنوان وزارت نيرو يا شركت هاي تابعه آن مشكلي از مشكلات كشور حل نمي كند ، بلكه بر مشكلات مي افزايد و افراد ، كارشناسان و م institutionsسسات مرتبط با آب اجتماعي – زيست محيطي را از چرخه تصميم گيري
شركتهاي آب منطقه اي وابسته به وزارت نيرو در حال بدست آوردن اسناد بستر رودخانه هستند كه شرح شغل آنها شامل: “انجام مطالعاتي براي شناسايي ، توسعه و استفاده از منابع آب و برق. تهيه و اجراي پروژه هاي سد سازي ، شبكه آبياري ، شبكه زهكشي و مهندسي رودخانه ؛ تهيه و اجراي پروژه هاي انتقال آب ، بهره برداري و نگهداري تجهيزات آب و برق ؛ گرفتن وام از منابع داخلي و خارجي ، انتشار اوراق مشاركت ، پيش فروش سهام آب و ساير روش هاي تأمين مالي ؛ مشاركت بخش غيردولتي انجام عمليات تجاري … ». حال تصور كنيد كه يكي از شركتهاي آب منطقه اي كه به عنوان يك شركت خصوصي (و با استفاده از يك اجاره قدرتمند دولتي ، بيش از يك نهاد خصوصي) مي تواند “هرگونه عمليات تجاري” را انجام دهد ، يك سند مالكيت با فعلي كه فقط در آن اصطلاح اقتصاددانان زمين خوار ما “خوب ، با ديد فوق العاده!” در نظر گرفته شده است. دور از ذهن نيست كه در آينده ، يك بانك يا م institutionسسه براي گرفتن مطالبات از يك شركت آب منطقه اي ، مالكيت رودخانه يا تأسيسات آن را (كه با پول كشور ساخته شده است) تصرف كند.
در پس زمينه مديريت سازمانها و شركتهاي دولتي نقاط تاريك زيادي وجود دارد كه هيچ جايي براي خوش بيني در مورد سندي كه دريافت كرده اند باقي نمي گذارد. از همان شركتهاي وابسته به وزارت نيرو كه بدون نياز زياد به آن سدها را ساختند و از سرمايه آنها سو misاستفاده كردند … تا سازمان ميراث فرهنگي كه تخت جمشيد و اقامتگاه مسعوديه را براي فيلم اجاره كرد و غارها را به بخش خصوصي واگذار كرد ، باعث خسارت كلي مي شود. براي آنها … يا سازمان تأمين اجتماعي كه سابقه فاسدي در ذخيره سرمايه كارگران و كارمندان براي دهه ها دارد … و بسياري از نمونه هاي ديگر كه از حوصله اين مقاله خارج است. دادن اسناد رسمي املاك عمومي به چنين سازمان هايي به معناي تخريب آنها به “دارايي هاي دولتي” مانند ميزها ، صندلي ها و ساختمان ها است و قطعاً آغاز دوره ديگري از تبديل منابع طبيعي و دارايي هاي ملي به دارايي شخصي است.
وزارت نيرو همچنين در حال تهيه لايحه قانون جديد آب است. اين لايحه تلاش دارد تا قدرت وزارت نيرو را براي تسلط بر حياتي ترين منبع بيولوژيكي كشور و خصوصي سازي حقوق خدادادي به مردم و منابع طبيعي بين نسل ها تلفيق كند. در شرايط فعلي ، بهترين كار اين است كه در زمينه تدوين قانون كار نكنيم و مانند قبل سند رسمي مناطق طبيعي را به عنوان اعتماد ملي به مالكيت سازمان جنگل ها و مراتع داشته باشيم. اميد است قوه قضائيه و مجلس قاطعانه مداخله كرده و روند صدور سند را از طرف نهادهاي مختلف دولتي متوقف كرده و اسناد صادر شده را لغو كنند.
* بازيگر محيط زيست
4747
منبع: خبرگذاري ايواره
عمل خطرناك صدور سند رودخانهها به نام وزارت نيرو